در چهار ماه گذشته، 2000 نفر از افرادی که درخواست استخدام در شرکت تحقیقاتی و مشاوره مدیریت مککینزی را داشتهاند، جلوی یک صفحه کامپیوتر قرار میگیرند که تصویر جزیرهای با این کلمات روی آن نوشته میشود: «شما مسوول نگهداری از یک جزیره هستید که انواعی از گیاهان و حیوانات در اکوسیستمهای متنوع در آن زندگی میکنند.» این روشی جدید است که شرکت مککینزی از طریق آن افراد باهوش و متخصصان تکنولوژی را شناسایی میکند.
شاید در ابتدا این روش مصاحبه جالب و آسان به نظر برسد، اما در واقع اینطور نیست. اول، باید طرز ساخت یک صخره مرجانی را کشف کنید که سختتر از آن چیزی است که به نظر میآید؛ حتی وقتی به شما گفته میشود کدام ماهیها و صخرهها در چه عمقی از آب، بیشترین کارایی را دارند. سپس باید یک دسته پرنده را از نوعی ویروس پنهان نجات دهید. همینطور که زمان میگذرد و سعی میکنید بهترین دوز واکسن را برای پرندههای بیمار محاسبه کنید، آنها یکی یکی میمیرند و با انبوهی از اجساد آنها مواجه میشوید.
دو سال است که دو دانشآموخته مدرسه کسبوکار لندن به نامهای لیندا گراتون و اندرو اسکات، در کتاب خود با عنوان «زندگی 100 ساله» فکر کردن در مورد آینده کار را متحول کردهاند. آنها میگویند زندگی انسان دیگر نباید محدود به سه مرحله کلیشهای تحصیل، کار و بازنشستگی شود، بلکه انسان تا زمانی که زنده است میتواند کار کند. اما نه کار کردنی طاقتفرسا، بلکه در این بین باید استراحت کند و انرژی خود را بازیابد و دوباره به تحصیل علم و کار بپردازد. چنین ایدهای، شکل مصاحبههای شغلی را هم تغییر میدهد.
بازی جزیره مککینزی توسط یک استارتآپ آمریکایی به نام Imbellus طراحی شده که بنیانگذار 20 و چند ساله آن به نام ربکا کانتار، قصد دارد شکل سنجش تواناییهای افراد را به طور کامل متحول کند. او معتقد است در عصر ظهور اتوماسیون، افراد باید با توجه به افکارشان سنجیده شوند، نه اینکه چه دانشی دارند و کارفرما هم باید مهارتهایی را شناسایی کند که هوش انسانی را تعریف میکند.