ایلان ماسک که اشتهای سیریناپذیری برای خطر کردن دارد، این روزها مدیران ارشد شرکت تسلا را تحت فشار زیادی گذاشته است. یکی از مدیران سابق زنجیره تامین تسلا میگوید ترک کردن این شرکت برای او مثل این بود که زندگی عادی را دوباره کشف کرده است.
این فرد تنها مدیر ارشدی نیست که سال گذشته تسلا را ترک کرده است. این لیست بلند بالا است و حتی برخی افراد تنها بعد از دو ماه کار کردن از این شرکت رفتهاند. آنها دلایل روشنی برای این اقدام خود عنوان نکردهاند.
این اتفاق به طور مشخص اشکالات زیادی دارد. یکی این که تسلا با تغییر سریع استعدادها مواجه است. ماموریت جسورانه آقای ماسک برای ساخت اولین شرکت اختلاطی تامین انرژی تجدیدپذیر در آمریکا، این شرکت را به یک مکان مطلوب برای کار کردن تبدیل کرده است. اما با این روش، تامین مدیران لایقی که او بتواند الهامبخش آنها باشد، با مشکل مواجه میشود. مشکل دیگر این است که تسلا نمیتواند دانش سازمانی ایجاد کند. تغییر مداوم مدیران باعث میشود هر فرد یا قسمتی، مدل مورد نظر خودش را از اول شروع کند.
البته با وجود این چالش و با اینکه آقای ماسک در عمل کردن به وعده افزایش بهموقع تولید خودروی برقی «مدل 3» ناتوان بوده، تسلا در سالهای اخیر پیشرفت خیرهکنندهای داشته است. درآمد این شرکت در سه سال گذشته بیش از پنج برابر شده و به 21 میلیارد دلار رسیده است. تعداد نیروی کار هم چهار برابر شده و به بیش از 48 هزار نفر رسیده است.
در این میان، آقای ماسک برای تشکیل گروه مدیریت ارشد جدید، به نسل جوانتری از مدیران تسلا روی آورده است. او قبلا مدیران ردههای بالا را از بیرون شرکت میآورد، اما حالا سراغ افرادی رفته که از ابتدا در خود تسلا تجربه به دست آوردهاند. اگر این راهکار به تشکیل گروه باثباتتری از مدیران ارشد که شناخت عمیقتری از کسبوکار دارند منجر شود، نتایج مثبتی حاصل میشود؛ اگرچه ممکن است این مدیران جوان تجربه کافی برای مدیریت فشارهایی که شرکتهای بزرگ با آن مواجه میشوند، نداشته باشند.