رویکرد یک استارت‌آپ هدفمند برای پایان دادن به گرسنگی

هر چند وقت یک بار خبرها و آمارهایی در مورد بالا بودن میزان هدررفت مواد غذایی در کشورمان منتشر می‌شود. با اینکه این اتفاق در چند سال اخیر به دلیل اطلاع‌رسانی و تغییر جزئی الگوهای مصرف کمی بهبود یافته، اما ایران همچنان رتبه بالایی در اسراف مواد غذایی دارد. از سوی دیگر، در یک سال گذشته شاهد تورم بالای مواد غذایی بوده‌ایم و این موضوع، توان خرید برخی کالاها مثل مرغ و گوشت و میوه را در میان قشری از مردم کاهش داده است.

البته هدررفت مواد غذایی منحصر به کشور ما نیست. طبق ارزیابی‌های وزارت کشاورزی آمریکا، بین 30 تا 50 درصد کل مواد غذایی دور ریخته می‌شود. در ضمن، از هر شش آمریکایی یک نفر برای تامین غذای کافی، با مشکل مواجه است. در چنین شرایطی، جای خالی عاملی که بتواند این شکاف را پر کند و مواد غذایی سالم و مازاد را به دست افراد نیازمند برساند، احساس می‌شود. یک استارت‌آپ آمریکایی قصد دارد این میانگین را کاهش دهد و مشکل گرسنگی را برطرف کند.

استارت‌آپ Zero Percent یک پلت‌فرم آنلاین است که مواد غذایی اضافه تازه را به دست افراد نیازمند در شیکاگوی آمریکا می‌رساند. این سازمان با رستوران‌های محلی و عرضه‌کنندگان مواد غذایی وارد مشارکت شده تا به بنگاه‌های غیرانتفاعی کمک کند که رویای به صفر رساندن فقر را به یک واقعیت تبدیل کنند.

راجش کارمانی، موسس Zero Percent زمانی که دانشجو بود، رفت و آمد زیادی به یک مغازه نان فانتزی داشت. وقتی او متوجه میزان مواد غذایی فروش نرفته در پایان هر روز شد، از صاحب مغازه پرسید با نان‌های اضافه چه می‌کنند و متاسفانه شنید که همه آنها دور ریخته می‌شوند.

از آنجایی که هیچ یک از بنیادهای خیریه یا بانک‌های غذا در نزدیکی‌های آنجا منابع لازم برای جمع‌آوری غذاهای مازاد فروشگاه‌ها و رستوران‌ها را در اختیار نداشتند، کارمانی تصمیم گرفت از سابقه‌ و تجربه کار کامپیوتری خودش استفاده کند و خیریه‌ها را گرد هم بیاورد و به این ترتیب، Zero Percent متولد شد.

اپلیکیشن Zero Percent حالا مورد حمایت سرمایه‌گذاران قرار گرفته و مثل پلی است که کسب‌وکارهایی که با غذا سروکار دارند و غذای تازه و فروش نرفته دارند را به بنیادهای خیریه متصل می‌کند.

در حالی که سازمان‌هایی وجود دارند که در جهت کاهش هدرروی مواد غذایی فعالیت‌هایی می‌کنند، Zero Percent به صورت تخصصی‌تری این رویکرد را اتخاذ کرده و راه حلی هدفمند پیدا کرده که در یک سیستم «برد-برد-برد» هم به نفع کسب‌وکارها، هم به نفع جامعه و کاهش اسراف و هم به نفع افراد نیازمند کار می‌کند.