تغییر رویه مدارس کسب‌وکار به سوی برنامه‌های پایداری

این روزها آموزش کسب‌وکار در مدارس و دانشگاه‌ها فراتر از آموزش مهارت‌های سنتی و افزایش سود مالی رفته و در عوض تمرکز بیشتری بر اهداف اجتماعی مثل پایداری و توسعه اخلاق صورت می‌گیرد.

اساتید به اهمیت معیارهای غیرمالی کسب‌وکار که هزینه‌ها، مزایا و اثرات فعالیت‌های شرکتی را بهتر منعکس می‌کنند، پی برده‌اند. آنها معتقدند ساختار برنامه‌های مدارس کسب‌وکار باید کلا تغییر کند و پایگاه‌های داده‌ و الگوهای سنجشی ایجاد شود که بتوان اثرات و عملکرد شرکت‌ها را در سطح گسترده‌‌تری ارزیابی کرد.

به عنوان مثال، پروفسور بیل گلیک از دانشگاه رایس می‌گوید سرمایه‌گذاری و تمرکز در مدارس کسب‌وکار باید به سوی انجام تحقیقات مرتبط و منطقی تغییر یابد که در شرکت‌ها کاربرد داشته باشد. او می‌گوید نتایج تحقیقاتی که سالانه در سطح دنیا 4 میلیارد دلار هزینه دارد، در ژورنال‌های معتبر جهانی چاپ می‌شود که مسائل مهمی مثل پایداری و مسوولیت‌پذیری اجتماعی را نادیده می‌گیرند.

تحول بزرگ دیگری که در این بخش روی داده این است که تعداد خیلی کمی از فارغ‌التحصیلان مدارس کسب‌وکار، خارج از بخش خصوصی به دنبال کار می‌گردند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند بیشتر افراد به ایجاد بنگاه‌های اجتماعی یا کار کردن روی جنبه پایداری کسب‌وکار علاقه نشان می‌دهند.

رشد سازمانهایی مثل Net Impact که یک شبکه جهانی متشکل از دانشجویان و متخصصان جوان است این موضوع را منعکس می‌کند: 96 درصد اعضای این شبکه، سال گذشته یادگیری مسائل اجتماعی و زیست محیطی را اولویت قرار داده بودند.

دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی هم فشار خود را بر مدارس بیشتر کرده‌اند تا تمرکز بیشتر بر اهداف پایداری و نظارتی داشته باشند. مثلا کشور هلند، از مدت‌ها قبل نسبت به مسائل محیط زیست حساسیت داشته و این موضوع در مدارس کسب‌وکار روتردام و آمستردام و نیز شرکت‌هایی مثل یونیلور و فیلیپس منعکس شده است.

البته همگام شدن با برنامه‌های پیوسته، قابل مقایسه و قابل سنجشی که مدارس کسب‌وکار ارائه می‌کنند، ساده نیست. این برنامه‌ها تضمین نمی‌کنند که دانشجو بعد از پایان تحصیلات خود به آنها پایبند باشند. ‌