در رویدادی که اخیرا در «موسسه پترسون برای اقتصاد بینالملل» برگزار شد، موضوع سرنوشت پول در عصر دیجیتال مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
این موضوع به ویژه از زمانی که پروژه پول مجازی لیبرا فیسبوک آغاز شده، اهمیت پیدا کرده است. ایده جدید، سیاستگذاران را مجبور کرده با جدیت به این موضوع بپردازند. مساله پول به قدری مهم است که نباید صرفا بر عهده بخش خصوصی گذاشته شود.
در جلسه مذکور، برخی کارشناسان گفتند که باید بین «معماری» نظام پولی و تکنولوژی پیشبرنده آن، تمایز قائل شد. یک قرن پیش، حسابهای بانکی روی کاغذ بودند و امروز ثبت الکترونیکی میشوند. اما معماری آنها هیچ تغییری نکرده است. بنابراین، باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا تغییرات فعلی در معماری صورت میگیرد یا در تکنولوژی؟
برای پاسخ به این سوال، باید سه کاربرد پول را یادآوری کرد: واحد محاسبه، منبع ارزش و ابزار پرداخت. امروزه، واحد محاسبه توسط دولتها تعیین میشود، اما منبع ارزش و سیستمهای پرداخت را بانکها ارائه میکنند. در این فضا، سه شکل پول دیجیتال را در نظر بگیرید: پولهای مجازی؛ سیستمهای پرداخت دیجیتال تثبیت شده مثل علیپی شرکت علیبابا؛ و لیبرا فیسبوک.
پولهای مجازی واحدهای محاسبه، منابع ارزش و ابزارهای پرداخت جدیدی ارائه میدهند. بنابراین، معماری جدیدی هم برای ایجاد و استفاده از پول، عرضه میکنند. اما این معماری بسیار ضعیف است. همان طور که شاهد بودیم، حضور اولیه پولهای مجازی با نوسانات شدید، ظرفیت عملکرد محدود، هزینههای تراکنش غیرقابل پیشبینی، عدم نظارت و شفافیت کم، همراه بود.
به هر حال، این سیستمها نحوه پرداختهای خردهفروشی را تغییر میدهند و بنابراین اثراتی که بر نظام پولی دارند باید مورد توجه قرار بگیرد. در دنیای دیجیتال جدید، بانکهای مرکزی هم باید به این فکر کنند که آیا باید پول دیجیتال خودشان را ایجاد کنند یا نه و اگر پاسخ مثبت است، چگونه؟ ایجاد پول دیجیتال از سوی بانکهای مرکزی میتواند نظامهای پولی امروزی را متحول کند و برخی کشورها مثل سوئد آن را در دستور کار خود قرار دادهاند.