رستوران مکدونالد هر روز به 69 میلیون مشتری سرویس میدهد؛ یعنی بیشتر از کل جمعیت بریتانیا یا فرانسه. با توجه به اینکه غذاهای مکدونالد گزینهای ارزان قیمت برای خانوادهها است، میتوان این شرکت را یکی از ارزشمندترین برندهای فست فود در کل دنیا دانست.
اما مکدونالد با وجود تلاشهایی که کرده، همواره وجهه اجتماعی و زیست محیطی خوبی از نظر مصرفکنندگان خود نداشته است. این شرکت سالها با بحران جعبههای پلیاستری همبرگر که به مشکل تجمع زباله در آمریکا افزوده بود، دست و پنجه نرم میکرد. سپس، مسائلی مثل آسیب به حیوانات، تخریب محیط زیست، چاقی و حقوق کارگران به مشکلات آن اضافه شد.
در اواخر دهه 80 میلادی، فعالان محیط زیست به مکدونالد به خاطر اثری مخربی که بر جنگلهای آمازون ایجاد کرده، حمله کردند. اتهام مکدونالد قطع درختان جنگل به خاطر درست کردن مرتع برای دامهایی که از آنها گوشت تهیه میکند و نیز توسعه مزارع سویا برای تغذیه این دامها بود. در سال 1989 شرکت اعلام کرد که هیچگاه این کار را نکرده و حتی به محدودسازی مزارع سویا در آن منطقه اقدام کرده است. از طرف دیگر، رواج گیاهخواری به دلیل تردیدهای ناشی از اثرات منفی خوردن گوشت، نگرانیهای تازهای برای مکدونالد ایجاد کرد.
شرایط کاری نیروی انسانی هم باعث دردسرهای زیادی برای مکدونالد شد. یک روز یک کشیش کلیسای کاتولیک با شرکت تماس گرفت و در مورد دستمزد بسیار پایین کارگرانی که گوجه برداشت میکردند، اظهار نگرانی کرد. مساله دیگر، استفاده از «روغنهای ترانس» برای سرخ کردن غذا در رستورانهای مکدونالد بود که ریسک حمله قلبی را افزایش میدهد. شش سال طول کشید تا مکدونالد بتواند این چالش را هم پشت سر بگذارد و به جای آن سالاد و گزینههای سالمتری را به منوی خود اضافه کرد.
به نظر میرسد بسیاری از افرادی که بر سر این مسائل مکدونالد را مورد انتقاد قرار دادهاند، خودشان هیچگاه فست فود نمیخورند و تلاشهای این شرکت برای کاهش تولید ضایعات و بدرفتاری با حیوانات، بیش از حد لازم بوده است.