ظهور اقتصاد گیگی و چالش دولت‌ها

از نظر خیلی از کارشناسان، «اقتصاد گیگی» که در آن مشاغل پاره‌وقت از طریق پلت‌فرم‌های آنلاین مدیریت می‌شوند، نمادی است قوی از شکست کاپیتالیسم مدرن. از طرف دیگر، منتقدان می‌گویند اقتصاد گیگی باعث می‌شود شرکت‌ها خودشان را از قید و بند پرداخت حقوق‌های کلان به کارکنان تمام وقت خلاص کنند و افراد آزادکار با دستمزد ارزان را جایگزین آنها کنند. کارکنانی که زمانی کل عمر کاری خود را با یک کارفرما کار می‌کردند تا بازنشسته شوند، یا حق بیمه پرداخت می‌کردند تا موقع بیماری از آن استفاده کنند، حالا خودشان باید به فکر پس‌انداز آینده باشند. از این بُعد، اقتصاد گیگی عامل ناامنی کارگران و از بین رفتن حقوقی است که طی سال‌ها به سختی تصویب شده و به دست آمده است.
باید گفت با اینکه خیابان‌ها پر از راننده‌های تاکسی‌های اینترنتی و خدمات اینچنینی شده که مصداق اقتصاد گیگی هستند، اما قرار نیست اقتصاد گیگی همه دنیا را فرا بگیرد. در میان کشورهای ثروتمند عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD)، سهم کارکنان در پست‌های تمام وقت که بعد از بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ کاهش یافته بود، در حال افزایش است. در آمریکا هم میانگین جایگاه‌های شغلی طی ۳۰ سال گذشته، تغییر محسوسی نکرده است. حدودا ۱ تا ۵ درصد آمریکایی‌ها به کارهای گیگی روی آورده‌اند و هنوز خیلی‌ها حقوق‌بگیر هستند.
به هر حال، نمی‌توان مزایای اقتصاد گیگی را نادیده گرفت. مهم‌ترین آنها سازگاری کارگران و مشاغل است. همچنین خیلی از کارگران گیگی می‌‌گویند از وقت آزادی که در مقایسه با کار حقوق‌بگیری به دست آورده‌اند، لذت می‌برند.
برای بهره‌ بردن از مزایا و رفع معایب مشاغل گیگی راهکارهای مختلفی پیشنهاد شده است. یکی از آنها این است که دسته‌بندی سومی در شکل مشاغل ایجاد شود که بین خوداشتغالی و استخدام شدن قرار بگیرد. برخی شرکت‌های گیگی به صورت داوطلبانه بیمه‌های سلامت به کارکنان موقت خود ارائه می‌کنند. نوآوری‌هایی مثل GigSuper استرالیا هم مورد استقبال است؛ صندوقی که به کارگران گیگی امکان می‌دهد پس‌انداز بازنشستگی داشته باشند. راه دیگر این است که دولت‌ها امکان پیگیری مواردی که کارفرما قانون را نقض می‌کند فراهم کنند.