بهرهبرداری شرکتهای هندی از قانون اجباری مسوولیت اجتماعی
از سال ۲۰۱۴ طبق قانونی در هند، شرکتهای این کشور ملزم شدهاند که ۲ درصد از سودشان را صرف مسوولیت اجتماعی شرکتی (CSR) کنند تا به نوعی کار خیر در جامعه انجام دهند. مجله اکونومیست در مقالهای مینویسد، بعد از اینکه شکایت کسبوکارهای هندی از این قانون اجباری به جایی نرسید، حالا آنها تلاش میکنند بیشرین بهرهبرداری را از آن داشته باشند و همزمان سیاستمداران را با تامین مالی پروژههای مورد علاقه آنها راضی نگه دارند.
ایده کارهای خیریه اجباری با واکنشهای مثبت و منفی مختلفی از سوی کارآفرینان و شرکتهای هندی روبرو شد. راتان تاتا از جمله افرادی است که از این طرح استقبال کرده است. او ریاست بنیادی را بر عهده دارد که مالکیت بخش عمدهای از شرکت تاتا گروپ، بزرگترین گروه شرکت خوشهای (conglomerate) هند، متعلق به آن است.
البته علت این استقبال آقای تاتا، زمانی مشخص میشود که جزئیات قانون را بهتر بدانیم: تنها شرکتهای بزرگ – یعنی شرکتهایی که سود داخلی آنها بیش از ۵۰ میلیون روپیه (معادل ۷۸۰ هزار دلار) است و یا گردش مالی آنها به بیش از ۱۰ میلیارد روپیه میرسد – مشمول این طرح هستند. البته اگر شرکتهای مشمول، دلایل قانعکنندهای داشته باشند، میتوانند از اعطای کمک مالی معاف شوند.
اولویتهای سهامدارانتان را تشخیص دهید
مطمئنا همه ما در طول انجام کارهایمان با سایرین مشورت میکنیم. فروشندگان برای دانستن نظر مشتریان خود و تشخیص دقیق نیاز آنها سعی میکنند زمان مشخصی را برای گفتوگو با آنها تخصیص دهند. اما رفته رفته با بزرگ شدن بازار مخاطبان یک کسب و کار، امکان برقراری ارتباط مستقیم با یکایک آنها تقریبا غیرممکن میشود. همین مساله در مورد شرکتهای ثبت شده در بورس اتفاق خواهد افتاد. اگر شرکتی تنها در بورس کشور خود نیز ثبت شده باشد، نخواهد توانست به جز با سهامداران عمده خود با سایر سهامداران ارتباط نزدیکی برقرار کند. حتی سهامداران عمده نیز تنها یک یا دو نماینده خود را بهطور مستقیم با شرکت در ارتباط قرار میدهند. از سوی دیگر، اگر شرکتها نتوانند پیامهای خود را به گوش صاحبان شرکت برسانند و سهامداران نیز در برقراری ارتباط با مدیران از کانال خوبی برخوردار نباشند، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که این شراکت برقرار بماند؟
مجموعه مقالات «در جستجوی سرمایهگذار وفادار» را روزهای سهشنبه در روزنامه دنیای اقتصاد دنبال کنید.
واقعیتهایی که در مورد تغییرات آبوهوایی نمیدانیم
دو سال پیش، سیاستمداران دنیا وعده دادند دمای کره زمین را پایین بیاورند. با وجود ابهامهایی که در توافق پاریس وجود داشت و موانعی مثل تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از این توافق، افرادی که در نشست جهانی اخیر برای مقابله با تغییرات اقلیمی در بن آلمان جمع شده بودند، از شرایط راضی بودند. مخربترین ضربهای که آمریکا با خروج از توافق پاریس وارد کرده، اثر انتشار گازهای گلخانهای توسط خود این کشور نیست، بلکه پوششی است که آمریکا در اختیار کشورهای دیگر گذاشته تا مشکلات این توافق را علنی نکنند.
مبنای توافق پاریس بر این است که دنیا روشهایی را برای جداسازی دیاکسید کربن از هوا پیدا خواهد کرد. دلیل آن این است که طبق هر سناریوی واقعگرایانهای، محدود کردن انتشار گازهای گلخانهای نمیتواند آنقدر سریع اتفاق بیفتد که انباشت این گازها را به اندازه کافی برای پایین نگه داشتن دمای کره زمین، کم کند. اما عملا هیچ صحبتی در مورد اینکه چگونه باید این کار را انجام داد صورت نمیگیرد. به عبارتی برای دستیابی به کاهش دو درجهای دمای کره زمین، نه تنها باید تولید گازهای گلخانهای کاهش یابد، بلکه لازم است تا سال ۲۱۰۰ میلادی، معادل ۸۱۰ میلیارد تن دیاکسید کربن موجود در هوا به نحوی جداسازی و خارج شود؛ یعنی معادل دیاکسید کربنی که در هر ۲۰ سال تولید میکنیم.
رشد هوش مصنوعی در فرهنگ تحقیقاتی ِمنحصر به فرد کانادا
موفقیتهای اخیر هوش مصنوعی مثل کنترل روباتها با ابرکامپیوترها و اتومبیلهای خودران، بر دانشی که از شبکههای عصبی برگرفته میشود، متکی هستند؛ الگوریتمهایی که با استفاده از ساختاری مبتنی بر مغز انسان، دادهها را میکاوند و عملیات بسیار پپیچده را محاسبه میکنند و روی کاغذ میآورند.
با اینکه به نظر میرسد استفاده از این شبکههای عصبی در اختیار شرکتهای تکنولوژی محور منطقه سیلیکون ولی آمریکا قرار دارد، اما باید گفت بیشتر این دستاوردها نه در کالیفرنیا، بلکه در کانادا شکل گرفتهاند. کانادا در رقابت برای جذب سرمایهگذاریها در بخشهای تحقیقاتی به پای آمریکا نمیرسد. اما در عوض این کشور با منابع محدودی که در اختیار داشته، یک مدل نوآورانه را جایگزین آن کرده که بر اساس آن، از هر ایدهای – حتی ایدههای نامتعارف – استقبال میکند.
مرور روزنامههای ایران در هفته گذشته
در آغاز هفته یکی از مهمترین بحثها افزایش ۱۵ درصدی قیمت نان در نانواییهای دولتی بود که همان روز اول با دستور رییسجمهور این برنامه متوقف شد. تعداد کل نانواییهای سنتی در کشور ۸۵ هزار واحد است که ۹ هزار واحد مربوط به استان تهران است؛ از این تعداد، ۷ هزار نانوایی در تهران دولتی و باقی آزادپز هستند. دنیای اقتصاد در مقالهای نوشت با وجودیکه قیمت آب و برق و گاز نانواییها هر ساله افزایش مییابد، قیمت نان تنها در بازههای زمانی دو یا سه ساله بالا میرود. به همین دلیل نانوایان اعتقاد دارند افزایش قیمت ۱۵ درصدی نان، آن هم بعد از گذشت سه سال، جبران هزینههای آنها را نمیکند. به نوشته این روزنامه در گذشته ۵ الی ۶ نفر در یک نانوایی مشغول به کار بودهاند، در حالیکه امروز این تعداد به ۲ یا ۳ نفر کاهش پیدا کرده است. اما دنیای اقتصاد افزایش بهرهوری را در این تغییر موثر نمیداند و آن را صرفا نتیجه بالا بودن دستمزدها معرفی میکند. علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف ایران، در گفتگویی، میپذیرد که کیفیت پایین و دورریز بالای نانهای سنتی ناشی از کیفیت پایین آرد است، اما مقام ناظر بر این مساله را وزارت جهاد کشاورزی معرفی میکند. برخی متخصصان معتقدند، کارخانههای تولید آرد با جداسازی مغز گندم به منظور استفاده در تولید، نشاسته، ماکارونی و شیرینی، به آرد آنزیم اضافه می کنند.
از دیگر اخبار، بررسی خوبیها و بدیهای حراجهای اینترنتی توسط دو فروشگاه آنلاین، دیجیکالا و بامیلو، توسط برخی از روزنامهها از جمله تعادل بود. بسیاری از این مقالات در عین حال که ایده چنین حراجیهایی را برای رونق کسبوکار فروشگاههای آنلاین مثبت معرفی کرده بودند، به عدم ارتباط زمانی این حراج با تقویم ایرانی نیز اشاره کردند. در حالیکه حراج جمعه سیاه در آمریکای شمالی، به عید سال نوی مسیحی بی ارتباط نیست، تعادل از قول برخی منتقدین مینویسد، شاید زمان مناسب برای اینگونه حراجها در کشور ما قبل از عید نوروز باشد. از سوی دیگر، شفافیت یکی از اصولی است که برای برگزاری اینگونه حراجها الزامی به نظر میرسد؛ آنچه که شکایت بسیاری از کاربران را به همراه داشته است، افزایشش قیمتها قبل از حراج بود. این کاربران در شبکههای اجتماعی تصاویری از قیمت قبل و بعد از حراج کالاها را با یکدیگر مقایسه کردهاند و نشان دادهاند در مواردی، قیمتها به منظور ارائه تخفیف، اول افزایش یافتهاند. اعتراضاتی که بامیلو یا دیجیکالا، در صفحات اجتماعی خود به آنها واکنشی نشان ندادهاند. عدم وجود زیرساختهای مناسب و خارج شدن سریع این وبسایتها از دسترس کاربران از دیگر مشکلات بوده است.
روزنامه ایران، در مقالهای به برکناری سه تن از مدیران شهرداری منطقه ۱ به دلیل مشارکت در قطع ۶۹ درخت از درختان خیابان ولیعصر پرداخت. به نوشته ایران، از تعداد ۶۰ هزار درخت کاشته شده در سال ۱۳۱۸، امروز تنها ۸ هزار درخت چنار ۸۰ ساله در راستای این خیابان باقی مانده است. اکنون در مجموع ۱۵ هزار درخت چنار در خیابان ولیعصر وجود دارند که نیمی از آنها درختان جوان هستند. محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، ابراز امیدواری کرده است که در دوره جدید شهرداری دیگر شاهد اجرای طرحهایی مانند برج باغها نباشیم؛ مصوبهای که به بهانه ساخت آسمانخراشها چندین هزار هکتار از مساحت فضای سبز مناطق شمالی شهر را نابود کرده است. به گفته، ناهید خداکرمی، عضو کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران، تا کنون دو سوم از باغات تهران تخریب شدهاند.
مصاحبهای که از سوی خبرگزاری ایلنا، با نایب رئیس اتاق بازرگانی، حسین سلاحورزی، انجام شدهبود، سوالاتی را در ذهن بسیاری به وجود آورد که آیا روابط تجاری ایران با کشورهای همسایه با سایر روابط ایران با این کشورها همخوانی دارد؟ آقای سلاحورزی به ایلنا گفت: «به رغم اینکه ما با سوریه توافقنامه ترجیحی داریم و یک خط اعتباری یک میلیارد دلاری در اختیار آنها قرار دادیم، اما سوریه در صادرات محصولات ایرانی محدودیتهایی ایجاد میکند که عملا نتوانیم جنس خود را صادر کنیم». وی تنها راه حل ممکن را برای بهبود این مساله، دیپلماسی مناسب از طرف دولت معرفی میکند و مشکل مشابهی را در تجارت با عراق مطرح میکند: «در هفتههای گذشته عراق یک شب تعرفه لبنیات را از ۵٪ به ۲۵٪ رساند. در حالیکه، ۷۵٪ از ظرفیت صادرات ما به عراق، لبنیات است.»
در روز پایانی هفته، روزنامه شرق در مقالهای به تشریح «نشست تغییر اقلیم و تأثیر آن بر اقتصاد و فضای کسبوکار» پرداخت. در این مقاله افزایش دمای کشور، افزایش ریزگردها و تاثیرات منفی آنها بر آبهای روان به دلیل بالا بردن سرعت آب شدن برفها و کاهش عمق برف، تاکید شده است. محسن ناصری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، خسارت بخش کشاورزی ایران را تحت تأثیر تبعات تغییر اقلیم، سالانه ۱۲ هزار میلیارد تومان برآورد میکند و میافزاید: «در آینده در محدوده زاگرس میانی و غرب کردستان روند ملموسی از کاهش بارش رخ میدهد. این محدودهها عمدتا تأمینکننده آب کشور بوده و انبار آب ایران به شمار میروند بنابراین کم آب شدن این منطقه بر کل کشور تأثیرگذار خواهد بود.» کاهش آب رودخانهها، حجم آب سدهای ساختهشده در این منطقه را کاهش خواهد داد و لذا انرژی تولیدشده در نیروگاههای برقآبی کشور را نیز متاثر خواهد ساخت. بر این اساس، بیش از ۵۰٪ از کشت دیم و محصولاتی نظیر سیبزمینی، حبوبات، برنج و گندم با کاهش تولید روبرو خواهند شد. اما رفتن به سوی بهرهگیری از انرژی خورشیدی، که ایران بهشت آن معرفی میشود، و ساخت گلخانهها به منظور دور نگاه داشتن محصولات کشاورزی از گرمای مستقیم و در نهایت مدیریت صحیح مصرف آب راکارهایی هستند که اگر از امروز با برنامهریزی و استراتژی صحیح دنبال شوند، میتوانند در آینده میزان خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی را به طور قابل توجهی کاهش دهند.