شادی، مهارتی که می‌توانید یاد بگیرید

تحقیقات می‌گوید وقتی افراد احساس شادی بیشتری دارند، در کارشان منعطف‌ترند و بازدهی بیشتری دارند و راحت‌تر می‌توان به آنها نزدیک شد. در واقع، وقتی شادیم، موفق‌تریم.

احساس شادی کردن ممکن است در هر شرایطی سخت باشد، به‌ویژه وقتی تحت فشار هستیم. اما یک سری اقدامات مشخص وجود دارد که می‌توانیم برای شادتر بودن انجام دهیم.

استادیار رفتار سازمانی، سلین کسبیر، می‌گوید «شادی مهارتی است که می‌توان آن را مثل زبان اسپانیایی یا گیتار نواختن، یاد گرفت. شادی یک مهارت ذهنی است؛ ظرفیتی برای شکل دادن روشی که واقعیت و چیزهای اطرافمان را می‌بینیم و پردازش و تفسیر می‌کنیم. می‌توان آن را مثل هر قابلیت دیگری توسعه داد.»

به گفته کسبیر، کیفیت شادی ما به نوع رابطه‌ای که با واقعیت، خودمان و افراد دیگر برقرار می‌کنیم، بستگی دارد. و درک اینکه شادی از درون می‌آید. او می‌گوید: «بیشتر مواقع ما شادی را به اشتباه با نیروهای بیرونی برابر می‌دانیم: محقق شدن یک سری تمایلات مثل ثروت، عشق، شادی لذت‌جویانه، یا جلب رضایت دیگران.»

مشکلی که برای اعتبار گرفتن از افراد اطراف شما وجود دارد، این است که از حصار درونی خودتان دور می‌شوید و ارزش خودتان را در شکلی که دیگران شما را می‌بینند، می‌سنجید – اینکه دیگران فکر می‌کنند چقدر باهوش، جذاب یا موفق هستید. و این می‌تواند حس درونی بی‌ارزش بودن را به شما القا کند یا حتی حسادت به آنهایی که فکر می‌کنید بهتر از شما هستند.

برای اینکه بتوانید شاد باشید و آن را توسعه دهید، پنج رویکرد زیر توصیه می‌شود:

  1. بدانید که زندگی سخت است و انتظار سختی‌ها را داشته باشید. پیشرفت تکنولوژیک و بالا رفتن کیفیت زندگی باعث شده فکر کنیم زندگی ساده است و قرار است زندگی راحتی داشته باشیم. اما همان‌طور که پاندمی کرونا نشان داد، زندگی ذاتا مبهم است، در حالی که شکست و درد و رنج قطعی است.
  2. انتظار تجربیات و احساسات منفی را داشته باشید و آنها را بپذیرید. شاد بودن به این معنی نیست که همیشه باید احساس خوب داشته باشیم. افراد شاد هم سهمی از احساسات منفی خود را دارند.
  3. مجادله با واقعیت را متوقف کنید. اگر یک چیزی واقعیت است، مبارزه با آن یا مقاومت در برابر آن، فقط وقت و انرژی ما را هدر می‌دهد.
  4. چشم‌اندازی مثبت داشته باشید. این یعنی می‌توانیم به قیمت ندیدن نقاط مثبت، فقط بر نقاط منفی متمرکز نشویم.
  5. به هر چیزی که آنی به سرتان می‌زند، اهمیت ندهید. صدای درونی ما اغلب به ما می‌گوید که به اندازه کافی خوب، باهوش یا موفق نیستیم. اما اهمیت دادن به افکار و احساسات آنی، بر خلاف آگاهی واقعی است. افراد شادتر می‌توانند از دور به افکار خود نگاه کنند و بدون اینکه تحت تاثیر آنچه در مغزشان می‌گذرد قرار بگیرند، احساسات خود را بشنوند و تحلیل کنند.