تعجبی ندارد که اقتصاد هند، بعد از موج سنگین دوم کرونا با هزاران کشته، برای احیای خود با دشواری مواجه شده است. درست است که این ارقام، به نسبت جمعیت 1.4 میلیاردی هند، این کشور را از بقیه مجزا نمیکند. نرخ مرگومیر هند تقریبا مشابه آمریکا و انگلستان است. اما چیزی که هند را از بقیه اقتصادهای بزرگ دنیا جدا میکند، شدت آسیبی است که به آن وارد شده است. کشورهای ثروتمندتر کم کم سرپا شدهاند، اما اقتصاد هند همچنان با تورم، بیکاری، کاهش تقاضا و کاهش سرمایهگذاری دست و پنجه نرم میکند. البته خیلی از این مشکلات، ریشه در گذشته دارند که کرونا به بدتر شدن آن منجر شده است.
در سال مالی منتهی به 31 مارس، تولید ناخالص داخلی (GDP) هند، 7.3 درصد کاهش یافت که بیشتر از همه اقتصادهای بزرگ آسیا بود. این اتفاق قبل از شروع موج دوم کرونا رخ داد. اثر اقتصادی موج دوم، به شدت چند هفته قرنطینه ناگهانی و سراسری در سال 2020 و در شروع بحران کرونا نبود. این اتفاق، به فقرای هندی بیشترین آسیب را وارد کرد و بسیاری از کارگران مهاجر، از کار بیکار شدند.
آمارها بخشی از داستان اقتصاد هند را به خوبی توضیح میدهند. به گفته بانک ملی هند که بزرگترین بانک این کشور است، در سال مالی گذشته، بدهی خانوار از 32.5 درصد GDP به 37.3 درصد افزایش یافت.
نظرسنجی شرکت مشاوره گرنت تورنتون، از کارکنان اداری، نشان میدهد 40 درصد کارکنان با کاهش دستمزد کلی خود در سال گذشته مواجه بودند. این رقم فقط مربوط به کارکنان رسمی است و 90 درصد نیروی کار خود-اشتغال یا کارکنانی که قرارداد ندارند را شامل نمیشود.
یک نظرسنجی از 3 هزار نیروی کار غیررسمی در دهلی، پایتخت هند، نشان میدهد نانآوران مرد در سال گذشته، به طور میانگین، با 39 درصد کاهش دستمزد مواجه بودهاند.
این عددهای کوچک، نشاندهنده این واقعیت هستند که هند یک کشور فقیر است. دولت نسبت به نرخ اعتبار، نرخ بهره و تورم، نگاه هوشیارانهتری دارد. اما دردسرهای اقتصاد هند بعد از کرونا، بیشتر میراث سیاستهای ضعیف رهبران این کشور برای سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و دور ماندن از تحول کامل به سوی اقتصادی باز و رقابتی است.